*** در شور حسینی تو هم شیون بزن مادر ... از دیشب همه ی کارامو کرده بودم که صبح بریم همایش شیرخوارگان حسینی حرم اما انگاری قسمت نبود چون هم شما خرابکاری کرده بودی و کلی معطل شدیم تا بشورمت و لباساتو عوض کنم هم دم در بابایی افتاد تو جوب مامان زری و بابایی و خاله و دایی جون حرم منتظر ما بودن ولی ما نرسیدیم و رفتیم خونه عزیز جون روضه و شبم میبرمت هیات طفلان پیش عمو رضا . الان که تو رو دارم میفهمم حضرت رباب چی کشیده ؟ خیلی سخته درکش برای ما چند شبه تب میکنی و خیلی بی قراری خواب راحتی نداری به حق علی اصغر که همه بچه ها بیمه اون باشن تو هم زودی خوب شی مادر ...